گیمیفیکیشن یک مفهوم نسبتا جدید در بازاریابی است، اگرچه به نوعی همیشه در اطراف ما حضور داشته. از جدول امتیازی (leaderboard) گرفته تا بج ها و هر چالشی که به نوعی به شناخت اجتماعی اشاره می کند. همه ی این ها دینامیک های گیمیفیکیشن هستند و در همه جا حضور دارند.
ما چطور این دینامیک های گیمیفیکیشن را در زندگی روزمره خود شناسایی کنیم؟
اگه به مفهوم گیمفیکیشن نگاه کنیم; گیمیفیکیشن پروسه استفاده از مکانیک ها و افکار بازی گونه در محیطی خارج از بازی است برای افزایش تعامل مخاطب و رفع برخی از مشکلات سیستم. یکی دیگر از تعاریف این است که گیمیفیکیشن اصرار دارد بر این که کار های روزمره را با استفاده از المان های بازی لذت بخش تر کند.
برند ها می خواهند زمینه مطلوبی برای تعامل مشتری ایجاد کنند پس آن ها نه تنها به استفاده از محصولات برندشان اکتفا نمی کنند بلکه به توصیه آن ها ادامه می دهند و اینجاست که گیمیفیکیشن این تجربه های بهینه را برای این رفتارهای مشتری فراهم می کند. گیمیفیکیشن بر روی طراحی بازی گونه مبتنی بر سرگرمی در برنامه های وفاداری مشتریان و در اقتصاد رفتاری به منظور دستیابی به نتایج مطلوب از تجارب مشتری و تعامل با برند ها سرمایه گذاری می کند.
حالا متوجه شدیم که گیمیفیکیشن چیست . اهداف ان در کسب و کار کدام اند. اما چگونه تجربه گیمیفیگیشنی موفق را ایجا کنیم؟
Comarch (یک شرکت نرم افزاری چند ملیتی که در لهستان مستقر است) قانون 4 “S” را برای یک تجربه موفق گیمیفیکیشن معرفی می کند
- Simple (ساده)
- Social (اجتماعی)
- Smart (هوشمند)
- Story (داستان)
اولین S: Simple
دینامیک های گیمیفیکیشن باید به دلایل زیر ساده باشند:
مشتری ها قبل از این که وارد شوند باید بدانند که چگونه باید بازی کنند و چه مزایایی را دریافت خواهند کرد. اگر این پروسه متوجه شدن ساده، راحت و سریع نباشد، مشتری ها حتی تعامل با برند را هم آغاز نخواهند کرد. بنابر این استراتژی گیمیفیکیشن به اهدافش نخواهد رسید. چه به خاطر پیچیدگی دینامیک ها باشد و چه به خاطر عدم ارائه توضیحات کافی در مورد آن ها.
دومین S : Social
دلیل این که دینامیک های گیمیفیکیشن باید اجتماعی باشد از طبیعت خلق و خوی انسانی نشات می گیرد: ما موجودات اجتماعی هستیم. ما دوست داریم و حتی نیاز داریم کار هایی که انجام می دهیم، چیزهایی که به آن فکر می کنیم و دستاورد هایمان را با دیگران به اشتراک بگزاریم. اپلیکیشن های IOT مثل Fitbit و Nike+ را در نظر بگیرید که اشتراک گذاری دستاورد ها و چالش هایمان را در شبکه های اجنماعی به صورت خیلی ساده فراهم کرده و ما را به این کار تشویق می کنند. این بعد رسانه های اجتماعی برای کوفقیت و پیروزی آن ها اهمیت ویژه ای دارد.
سومین S : Smart
هوشمند کردن دینامیک های گیمیفیکیشن به معنی نفوذ بر محیط هوشمندی است که در آن زندگی می کنیم. امروزه ما دیوایس ها هوشمند IOT را همه جا می بینیم از گجت های پوشیدنی هوشمندی که میزان فعالیت های ورزشی ما را اندازه گیری می کند گرفته تا چراغ های سبز و قرمز نشان دهنده خلی بودن پارکینگ ها یا هر نوع سنسور دیگری که ما می توانیم با آن ارتباط بگیریم حتی اگر از وجودشان هم اطلاعی نداشته باشیم.
اکثر دینامیک های گیمیفیکیشنی که ما امروز می شناسیم به حوزه های آموزش، خرده فروشی های خاص، تجارت الکترونیک، مراقبت های بهداشتی و… محدود شده است. به این فکر کنید که بتوان این حوزه های جداگانه را با هم ترکیب کرد تا تجربه گیمیفیکیشن گسترده تر و بدون مرز تری ایجاد کرد.
چهارمین S : Story
دست آخر داستان باید دینامیک های گیمیفیکیشن را به سه دلیل پایه ریزی کند:
داستان ها می توانند قدرتمند باشند، پر مفهوم باشند، و همینطور فرهنگ فعلی ما تحت سلطه تصویر ها و داستان هاست. داستان ها احساسات ما را بر می انگیزانند، با ما ارتباط برقرار می کنند و مارا مشغول به خود می کنند. و ما عاشق داستان هایی هستیم که از اون ها لذت می شیم.
اگر بند ها تعاملی که مخاطب با آن ها دارد را بخشی از انجام دینامیک یک بازی بر پایه یک داستان قرار دهند، ما را مجذوب خود می کنند. و ما را در اکوسیستم محصولات خودشان نگه می دارند. و ما هم به خاطر این که مشتری آن ها هستیم خوشحال خواهیم بود. هر چیزی می تواند گیمیفای شود اگر برند ها بتوانند یک جنبه لذت بخش از آن را به مشتری ها نشان دهند.
حالا که 4 قانون پیاده سازی یک تجربه گیمیفیکیشن موفق را شناختیم بریم سراغ حد اکثر کردن تعامل مشتری ها با IOT
- تشویق تعاملات به در لحظه
- غنی سازی تعامل اجتماعی
- پاداش وفاداری مشتری
1- تشویق تعاملات در لحظه
تعاملات در لحظه با استفاده از داده ها و مکان های حضور مشتری تقویت می شود. این فعالیت های مشتری می تواند در هر لحظه با هر سنسور دستگاه IOT ردیابی و تجزیه و تحلیل شود. بر اساس این داده های در لحظه یک دینامیک گیمیفای شده می تواند تولید شود تا از طریق نوتیفیکیشن های فوری، بازخورد ها، جایزه ها و امتیاز ها به عنوان پاسخی به رفتار مشتری ساخته شود.
به طور مثال فرض کنید در خانه یک ترموستات هوشمند داریم که هر ماه هدف هایی را برای ذخیره انرژی برنامه ریزی می کنیم. قفل ویژگی های منحصر به فرد داخل اپلیکیشن می تواند پس از این که مشتری در آخر هر ماه به اهدافش رسید باز شود. وهمچینی می توان با رسیدن به این اهداف به مشتری امتیازهایی داد که بتواند جایگاه خود را در رنکینگ نمایش داده شده در میان تمام مشتری ها ببیند و برای رسیدن به رتبه های بالاتر در مصرف انرژی بیشتر صرفه جویی کند.
2- عنی سازی تعامل اجتماعی
تعامل احتماعی کلیدی است برای بهبود تجربه کاربری. وقتی ما تجربیات خودمان را به اشتراک می گزاریم، ما از آن لحظه ی اشتراک گزاری لذت می بریم. پس اگر بتوانیم تجربیات استفاده مان را از هر دیوایس IOT به اشتراک بگزاریم در نتیجه از استفاده از آن دیوایس لذت برده ایم.
مجددا به بررسی Fitbit می پردازیم. Fitbit مخاطب را به اشتراک گزاری دستاورد ها و چالش هایش تشویق می کند و همینطور امکان برگزاری چالشی را بین گروهی از افراد و دوستان فراهم می کند و در این حین می توانند از نحوه پیشرفت یکدیگر مطلع شوند. از طرفی این اشتراک گزاری ها سایر افرادی را که از این دیوایس استفاده نمی کنند را هم تحت تاثیر قرار می دهد که به فکر تهیه آن بیوفتند.
3- پاداش وفاداری مشتری
در نهایت پاداش دادن به وفاداری مشتریان یک راه قدرتمند برای بیشتر کردن تعامل با مشتری است. هر سیستم خوب مدیریت ارتباط با مشتری، به طور مداوم خرید ها یا استفاده هایی از سرویس را جایزه می دهد. انواع مختلفی از این پاداش ها وجود دارد، از دادن تخفیف ها گرفته تا دادن مدال ها و بج هایی به مشتری ها.
ما به خاط ذات طبیعیمان دوست داریم برای اعمال و تلاش هایمان پاداش هایی دریافت کنیم. گیمیفیکیشن بر روی این ویژگی های انسانی، و همچنین موجودیت اجتماعی ما و خواسته های ما برای بی واسطگی و شخصی سازی، تمرکز می کند.
IoT شامل انواع وسیعی از دستگاههایی است که میتوانند به تنهایی یا ترکیبی از آنها استفاده شود و از طریق گیمیفیکیشن می توان بع افزایش مشارکت مشتری آن ها کمک کرد. اگر برند ها تجربه ای مبتنی بر یک داستان خلق کنند که در آن چالش ها و پاداش های متعددی وجود داشته باشد که منجر به تشویق به اشتراک گذاری تجربیات با سایر افراد شود، آنها تمام عناصر را برای نمایش یک استراتژی گیمیفیکیشن موفقیت آمیز به کار گرفته اند.
