محرک یا Trigger یا Motivation در گیمیفیکیشن یکی از مباحث اساسی در این حوزه می باشد . انگیزه یا Motivation یعنی این که خود فرد چقدر دلش میخواهد یک کار را انجام دهد یا به نتیجه مطلوب برسد. عامل محرک یا Trigger چیزی است که انجام کار را به یاد فرد می اندازد. در واقع عامل محرک، نقش فعال کننده رفتار را دارد . مانند چراغ بنزینی که در اتومبیل روشن می شود و راننده را تحریک می نماید تا سریعاً به پمپ بنزین برود و بنزین بزند . ثابت‌شده بازی‌هایی که در آن فرد برنده می‌شود و یا بازخورد مثبتی از آن دریافت می‌کند، باعث می‌شود که مدارهای لذت مغز با انتشار دوپامین فعال شوند. همچنین به‌وسیلۀ پاداش دادن، مقدار دوپامین ترشح شده افزایش می‌یابد و انگیزه افراد بیشتر می‌شود. (افرادی که پاداشی را بابت فعالیت خاصی دریافت می‌کنند، سعی در تکرار آن دارند.) یکی از جامع ترین تعاریف عبارت است از انگیزش به نیروی ایجاد کننده، نگهدارنده، و هدایت کنندۀ رفتار. اصطلاح انگیزش در اوایل قرن بیستم وارد فرهنگ روانشناسی شد. از آن زمان به بعد از این مفهوم در تمام حوزه هایی که به نحوی با رفتار انسان ارتباط پیدا می کنند، استفاده شد. انگیزش به تبیین همۀ اشکال رفتار مربوط می شود. انگیزش کوششی در جهت توضیح چرایی رفتار است. هنگامی که این سوال را می پرسیم که چرا یک انسان یا حیوان به شیوۀ خاص رفتار می کند؟ در واقع، در مورد انگیزش آنها سوال کردیم. انگیزش به رفتار هدف گرا مربوط می شود. انگیزش به این موضوع مربوط می شود که چه چیز ما را به سوی رفتار خاص می کشاند. اصطلاح انگیزش از واژه لاتین Motive به معنی جنبش و حرکت مشتق شده است. انگیزش اسم مصدر از ((انگیزیدن)) بوده و در لغت به معنای ترغیب، تحریک، تحریض و انگیختن است.

روانشناسان شیوه‌های متفاوتی را برای اندیشیدن در رابطه با انگیزش پیشنهاد نموده‌اند، شامل بر شیوه‌ای که این موضوع را مورد بررسی قرار می‌دهد که آیا انگیزش از بیرون (بیرونی) یا از درون (درونی) فرد نشأت می‌گیرد.

انگیزش بیرونی :

انگیزش بیرونی زمانی رخ می‌دهد که ابراز یک رفتار یا مشارکت در یک فعالیت با هدف دریافت پاداش یا ممانعت از مجازات در افراد برانگیخته می‌شود.

نمونه‌هایی از رفتارهای حاصل از انگیزش بیرونی به شرح ذیل هستند:

  • مطالعه (و درس خواندن) به خاطر این‌که شما می‌خواهید نمره خوبی بگیرید.
  • تمیز کردن اتاق خود برای اجتناب از سرزنش والدین
  • مشارکت در فعالیتی ورزشی برای برنده شدن جوایز اختصاص‌یافته
  • رقابت در یک مسابقه برای برنده شدن کمک هزینه تحصیلی

در هر یک از مثال‌های بالا، تمایل برای دریافت پاداش یا اجتناب از پیامدی نامطلوب باعث برانگیختن رفتار می‌شود.

انگیزش درونی :

انگیزش درونی ابراز یک رفتار به خاطر پاداش‌هایی که شخص برای خویش متصور است را دربر می‌گیرد؛ به‌ضرورت، انجام یک فعالیت به خاطر لذت از انجام خود فعالیت بجای تمایل برای کسب پاداش‌های بیرونی در اینجا مطرح است.

نمونه‌هایی از فعالیت‌های حاصل از انگیزش درونی به شرح زیر هستند:

  • شرکت در یک فعالیت ورزشی به خاطر لذت بردن آن
  • حل جدول کلمات به خاطر لذت و هیجان چالش حل مسئله
  • انجام یک بازی به خاطر هیجان آن

در هر یک از این مثال‌ها، میل درونی برای شرکت در فعالیت به خاطر لذت از خود آن باعث برانگیختن رفتار فرد می‌شود.

مقایسه انگیزش بیرونی و درونی: کدامیک بهتر است؟

از اینرو، تفاوت اصلی بین این دو نوع انگیزش در این است که انگیزش بیرونی از محیط فرد نشأت می‌گیرد درحالی‌که انگیزش درونی برآمده از درون فرد است. به‌علاوه، محققین کشف نمودند که این دو نوع انگیزش به لحاظ میزان اثربخشی در تحریک و برانگیختن یک رفتار نیز با هم تفاوت دارند.

برخی مطالعات اثبات کردند که ارائه پاداش‌های بیرونی افراطی برای رفتاری که شخص پاداش درونی را قبلاً برای آن متصور شده است می‌تواند به کاهش انگیزش درونی منجر گردد؛ پدیده‌ای که تحت عنوان «اثر توجیه افراطی»، معروف است. برای مثال در مطالعه‌ای، کودکانی که برای انگیزش رفتار مدنظر به‌عنوان پاداش اجازه بازی با اسباب بازی که برای بازی با آن قبلاً ابراز علاقه نمودند را دریافت کردند علاقه و توجه کمتری برای این قلم پس از دریافت پاداش بیرونی نشان دادند.

انگیزش بیرونی در برخی وضعیت‌ها می‌تواند سودمند باشد، با این وجود:

پاداش‌های بیرونی می‌توانند باعث القا علاقه و مشارکت در مواردی شوند که فرد در ابتدا هیچ علاقه‌ای به آنها نداشته است.

پاداش‌های بیرونی برای انگیزش افراد جهت کسب مهارت‌های جدید یا دانش قابل استفاده هستند. پس از فراگیری این مهارت‌های اولیه، افراد برای دنبال کردن فعالیت انگیزش درونی بیشتری خواهند داشت.

پاداش‌های بیرونی می‌توانند منبع و منشاء ارائه بازخورد باشند، که باعث می‌شوند تا افراد بدانند که عملکرد ایشان در استاندارد شایسته تقویت و تشویق است.

عوامل انگیزش بیرونی باید در وضعیت‌های ذیل اجتناب شوند:

  • فرد قبلاً برای فعالیتی پاداش درونی را متصور گردیده است؛ یعنی، انجام آن را لذت‌بخش یافته است.
  • ارائه پاداش می‌تواند باعث شود که یک فعالیت «سرگرمی» بیشتر همانند فعالیتی «کاری» تصور گردد.

درحالی‌که بیشتر افراد اظهار خواهند کرد که انگیزش درونی بهتر است، ولی انگیزش درون همواره و در هر شرایطی امکان‌پذیر نیست.

در برخی موارد، افراد صرفاً تمایل درونی برای مشارکت در یک فعالیت ندارند. پاداش‌های افراطی می‌توانند مسئله‌ساز گردند؛ ولی در صورت کاربرد مناسب و درست، عوامل انگیزش بیرونی می‌توانند ابزاری سودمند باشند. برای مثال، انگیزش بیرونی برای ترغیب انجام و تکمیل یک وظیفه کاری یا تکلیف مدرسه که شخص علاقه ذاتی به آن ندارد در فرد قابل‌استفاده‌اند.

محققین به سه نتیجه‌گیری پایه را در ارتباط با پاداش‌های بیرونی و تأثیر آنها بر انگیزش درونی رسیده‌اند:

  • پاداش‌های بیرونی غیرمنتظره عموماً باعث کاهش انگیزش درونی نمی‌شوند: برای مثال، اگر شما نمره خوبی را در یک آزمون بگیرید به خاطر این‌که از یادگیری راجع به آن موضوع لذت می‌برید و استاد شما تصمیم بگیرید تا کارت هدیه‌ای برای استفاده از سرویس پیتزا فروشی موردعلاقه‌تان را به شما به‌عنوان پاداش بدهد، انگیزش پایه شما برای یادگیری این موضوع تحت تأثیر قرار نخواهد گرفت. با این وجود، این انگیزش بیرونی باید با احتیاط صورت گیرد درحالی‌که افراد گاه انتظار چنین پاداش‌هایی را خواهند داشت.
  • تشویق می‌تواند باعث افزایش انگیزش درونی شود: محققین کشف کردند که تشویق و بازخورد مثبت زمانی که افراد عملکردی بهتر را در مقایسه با دیگران دارند می‌تواند باعث بهبود انگیزش درونی شود.
  • با این وجود زمانی که پاداش‌های بیرونی برای انجام یک وظیفه خاص یا صرف انجام یک کار حداقل اعطا می‌شوند، انگیزش درونی کاهش خواهد یافت: برای مثال، اگر والدین هر بار که فرزندشان وظیفه‌ای ساده را انجام می‌دهد کودک را با تشویق بیش از حد بمباران کنند، انگیزش درونی کودک برای انجام آن وظیفه در آینده کاهش خواهد یافت.

انگیزش بیرونی و درونی همچنین نقشی مهم را در محیط‌های یادگیری ایفا می‌نمایند. به اعتقاد برخی کارشناسان، تأکید سنتی بر پاداش‌های بیرونی مانند نمره، کارنامه و امتیازهای طلایی باعث کاهش انگیزش درونی کنونی دانش آموزان می‌گردد. سایرین اظهار می‌کنند که این عوامل انگیزش بیرونی می‌توانند باعث شوند که دانش آموزان در کلاس درس احساس شایسته‌تر بودن نمایند و متعاقباً باعث افزایش انگیزش درونی شوند.

طبق نظر دیوید جی. میرز در کتاب خویش «روانشناسی: ویراست هشتم نسخه ماژولار» ، «علاقه شخص اغلب زمانی که پاداش برای رشوه دادن یا کنترل استفاده نمی‌شود بلکه اثبات می‌نماید که یک کار به‌خوبی انجام گرفته است (مانند، پاداش «بهترین بازیکن») به قوت خویش باقی می‌ماند. درصورتی‌که پاداش باعث افزایش احساس شایسته بودن شما پس از انجام مطلوب یک کار گردد، لذت شما از انجام آن وظیفه نیز افزایش خواهد یافت. پاداش‌ها اگر به‌درستی مورد استفاده قرار گیرند می‌توانند باعث انگیزش عملکرد و خلاقیت بیشتر شوند. و پاداش‌های بیرونی (مانند کمک هزینه‌های تحصیلی، پذیرش و کارهایی که اغلب به دنبال نمرات خوب می‌آیند) در اینجا باید باقی بمانند.»

همانطور که مشاهده نمودید، انگیزش بیرونی و درونی هر دو شیوه‌های مهم تحریک و برانگیختن رفتار مطلوب در افراد هستند. برای درک و فهم بهتر این‌که چگونه این شیوه‌ها به بهترین نحو قابل استفاده هستند، باید ابتدا تفاوت‌های کلیدی بین انگیزش بیرونی و درونی درک گردند (که تأثیر کلی هر یک از آنها بر رفتار را شامل می‌شوند).

تفاوت میان انگیزه‌های درونی و بیرونی چیست؟

همان‌طور که پیش‌تر هم گفته شد ، انگیزه‌های درونی با هدف رضایت و لذتی انجام می‌شوند که نتیجه خود عمل یا رفتار است و انگیزه‌های بیرونی نتیجه میل به رسیدن به یک پاداش یا دور شدن از یک تنبیه هستند. حال بهتر است به گذشته‌ها مراجعه کنید و ببینید که عامل انگیزشی برای رسیدن به آرزوها و اهداف‌تان چه بوده است؟

یکی از دلایل فقدان یا کمبود محرک و نیروی انگیزشی پایدار در زندگی، تأکید و تکیه کردن بر عوامل محرک بیرونی است. انگیزه‌های درونی پایدارتر هستند و به مدتی طولانی، میل و انگیزه رسیدن به اهداف و خواسته‌ها را در وجودتان بیدار نگه می‌دارند. اما علت چیست؟

دلیل این موضوع کاملا مشخص است. زیرا انگیزه‌های بیرونی، وابسته به پاداش و تنبیه‌های خارجی هستند. پس زمانی‌که تنبیه و پاداش از بین برود یا به عبارت دیگر، خبری از عوامل خارجی نباشد، دیگر میلی برای رسیدن به خواسته یا هدفی خاص هم وجود نخواهد داشت. ضمن اینکه انگیزه‌های خارجی همیشه موقتی و غایی هستند و کنترلی بر آنها وجود ندارد.

وقتی انگیزه‌ای درونی، شما را به سمت انجام کاری می‌کشاند، در خود مسیر و حین انجام کار به لذت و رضایت دست پیدا می‌کنید. یعنی آنچه انجام می‌دهید، خودش پاداش و جایزه است. بنابراین اگر به‌درستی از عهده کار مورد علاقه‌تان برآیید، به منبعی از انگیزه دست خواهید یافت که تمام‌نشدنی است.

چگونه انگیزه‌های درونی را افزایش دهید؟

حالا که به اهمیت انگیزه‌های درونی واقف شدید، بهتر است به افزایش و پایدار نگه داشتن آنها در زندگی بیندیشید. همان‌طور که عنوان شد، انگیزه‌های درونی کلید رسیدن به اهداف پایدار و بلندمدت هستند. اما داشتن اهدافی معنادار در این مسیر کافی نیست. برای بهره‌مندی تمام و کمال از انگیزه‌های درونی باید آنها را در خود پرورش بدهید. پرورش انگیزه‌های درونی بسیار مهم هستند، زیرا اگر به‌درستی به آنها توجه نشود، امکان دارد که ارزش و اهمیت خود را از دست بدهند. مثلا فرض کنید که در هوایی گرم، تشنه هستید و میل به خوردن یک نوشابه و لذت بردن از خنکی دل‌انگیز آن در وجودتان شکل گرفته است. با نوشیدن قوطی نخست، احساس خوبی به شما دست خواهد داد و لذتی را تجربه می‌کنید که برایتان شیرین و خوشایند است.

اما اگر قوطی دوم، سوم و حتی چهارم را هم بنوشید، دیگر خبری از آن میل و علاقه‌ای که در ابتدا داشتید، در شما دیده نخواهد شد. پس انگیزه‌های درونی، درصورتی‌که به‌درستی پرورش داده نشوند، کم‌رنگ می‌شوند و از بین خواهند رفت.

راه‌های افزایش انگیزه درونی چیست؟

عواملی در افزایش و پرورش انگیزه‌های درونی نقش دارند که در ادامه به آنها می‌پردازیم:

  • چالش

اولین عامل پرورش و افزایش انگیزه‌های درونی، چالش است. در راه رسیدن به اهداف باید برای خود چالش‌هایی تعریف کنید. چالش‌ها برای رسیدن به اهداف لازم هستند، اما کافی نخواهند بود. چالش‌ها باعث می‌شوند تا با پشت سر گذاشتن هر مانع در مسیر اهداف خود، عزت نفس‌تان تقویت شود.

  • کنجکاوی

دومین عامل مهم برای افزایش انگیزه‌های درونی، تقویت حس کنجکاوی است. وقتی چیزی در محیط اطراف، توجه شما را به خود جلب می‌کند، در واقع حس کنجکاوی در وجودتان شکل می‌گیرد یا زمانی‌که فعالیتی شما را برای یادگیری بیشتر تحریک می‌کند هم کنجکاوی شناختی‌تان تقویت می‌شود.

 

  • کنترل

سومین عامل تقویت انگیزه درونی، کنترل است. کنترل خود و محیط اطراف باعث می‌شود بدانید که در حال دنبال کردن چه اهدافی هستید.

  • همکاری و رقابت

در آخر هم باید به اهمیت همکاری و رقابت اشاره کرد. همکاری، رضایتی است که با کمک کردن به دیگران یا دنبال کردن هدفی مشترک از طریق حمایت و همراهی با یکدیگر به دست می‌آید. رقابت هم به‌معنای هیجان و رضایتی است که از تلاش برای رسیدن به سطحی از توانایی و مهارتی که دیگران دارند به دست می‌آید؛ در واقع، رقابتی که باعث پیشرفت همه افراد درگیر در آن می‌شود.

انگیزه‌های درونی‌تان را افزایش بدهید

حالا که با عوامل افزایش انگیزه درونی آشنا شده‌اید باید شروع به تقویت هر یک کنید. در دنبال کردن اهداف مختلف، چگونه می‌توانید هر یک از عوامل ایجاد انگیزه درونی را در خود تقویت کنید؟ با تقویت انگیزه‌های درونی دیگر اهمیت زیادی برای انگیزه‌ها و عوامل بیرونی قائل نخواهید شد و با تکیه بر پشتکار و محرک‌های درونی در راستای رسیدن به اهداف‌تان قدم برخواهید داشت. در این صورت مستقل و قوی عمل می‌کنید و متوجه می‌شوید که به هیچ منبع خارجی برای تأیید، به رسمیت شناخته شدن و پاداش نیاز ندارید. آنچه شما را راضی و شاد می‌کند، در درون‌تان رخ می‌دهد.

روانشناسیمفاهیم گیمیفیکیشن

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *